ه گزارش جهان، امام خمینی(ره) روز چهارم آبان ماه سال ۵۸ سخنرانى پرمعنایی درباره "مرز اختناق و آزادى" کردند که هرگز غبار تاریخ بر روی آن ننشسته است.
سخنان امام راحل از سال ۸۸ و همزمان با ادعاهای ضدانقلاب داخلی و منحرفین درباره "آزادی" بار دیگر نو و تازه شده است؛ انگار که امام(ره) در واکنش به ادعاهای این جریان ها سخن گفته اند.
ایشان در آن سخنرانی در در جمع دبيران انجمن اسلامى آذربايجان شرقى (اصلاح فرهنگى)، مرز اختناق و آزادى را این گونه تشریح می کنند: اختناق اين است كه قلمهايى كه بخواهند به نفع يك كشورى، به نفع كشور شما، به نفع اسلام شما، به نفع ملت شما، به كار برود جلويش را بگيرد. اگر چنانچه يك چيزى كه بر ضرر جامعه ما هست، بر ضرر نهضت ما هست، بر ضرر كشور ما هست، توطئه در كار باشد، جلويش را بگيرند، اين اسمش اختناق نيست. اين اسمش جلوگيرى از فساد است. اين دو تا را بايد اين دو مرز را از هم جدا كرد. جلوگيرى از فساد، آزاد قرار ندادن جوانها را در اينكه در اين مراكز فحشا وارد بشوند، هروئينى بشوند، ترياكى بشوند، به فحشا وارد بشوند، قمار باز بشوند، و امثال ذلك، جلوگيرى از اينها؛ اسمش جلوگيرى از آزادى نيست و اسمش اختناق نيست. اسمش عمل كردن به نفع خود جوانهاست. در طول اين مدتى كه اين سلسله خبيث در ايران حكومت كردند، يك چيزها آزاد بود؛ هر كه هر كارى دلش بخواهد بكند، دخالت در امور مملكتى و دخالت در سرنوشت خود كشور نباشد، هر كارى مىخواهند بكنند. دامن هم به آن مىزدند! مراكز فحشا در شهرهاى بزرگ، و خصوصاً در تهران از همه جا بيشتر- از مراكز صلاح بسيار بيشتر- بود. مىگفتند كه مشروب فروشى بيشتر از كتابفروشى است! مراكز قمار، مراكزى كه مهيا مىكردند براى اينكه بچهها را به فحشا بكشند، دخترها و پسرها را به فحشا بكشند، اينها آزاد. دامن هم به آن مىزدند؛ وسائل هم برايش فراهم مىكردند؛ تبليغات هم از همه طرف مىكردند. از تلويزيون تبليغ مىكردند. از راديو تبليغ مىكردند. از مجلات از روزنامهها تبليغ مىكردند. گفتههايشان اين طور بود؛ نطقهايشان اين طور بود. اين تبليغات آزاد بود، و جوانهاى ما را فاسد كرد، لكن يك قلم كه بتواند يك كلمه راجع به گرفتاريهاى ملت بنويسد آزاد نبود. يك زبان كه بتواند يك كلمه راجع به مقدرات مملكتش صحبت بكند آزاد نبود. اگر يك كلمه بر خلاف آن چيزى كه آنها دلشان مىخواست از كسى صادر مىشد، سرنوشتش به دست ساواك بود و به آن بساط.
به اعتقاد امام راحل ريشه انتقادهاى مخالفين به یک نقطه واحد بر می گردد: وقتى ريشه انتقاد را بررسى بكنيد، مىبينيد كه ريشه انتقاد برمىگردد به اينكه اگر اين درست بشود، بر خلاف امپرياليسم [است]! بر خلاف مقاصد آنهاست. ريشه اين است، لكن در لفظ، جور ديگر جلوه مىدهد. الآن ما گرفتار يك همچو مسائل هستيم، و جوانهاى ما هم گرفتار اين وابستگى به غرب را دارند. ما بايد همه دست به دست هم بدهيم و اين گرفتارى را بيرون كنيم. غرب را فراموش كنيد. من فكر مىكردم كه اگر ما بتوانيم يك ديوارى مثل ديوار چين بين شرق و غرب بكشيم، بين ممالك اسلامى و چه بكشيم، ديوار زمينى و هوايى كه مملكت ما از دست آنها نجات پيدا كند، و ترقياتشان را هم ما عذرش را بخواهيم، به نفع ما بيشتر است. حتى آنهايى كه به اسم «ترقى» به ما مىدهند.
نظرات شما عزیزان:
رضا 
ساعت11:51---28 خرداد 1390
خاک تو سرت بی شعور
بلاگت خیلی بده
منتظر 
ساعت11:50---28 خرداد 1390